فکر نمی کردم حوصله پیدا کنم، باز بیام اینجا و بنویسم. البته الان اومدنم هم دلیل عوض شدن حال و هوای احساسیم نیست و همچنان .... بگذریم.
توی این مدت که سر نزدم شرمنده ی خیلی ها شدم. ممنوم ازهمه ی کسایی که لطف کردن به من سر زدن و من بهشون سر نزدم.
این اولین کلاسیه که توش کاملا احساس آرامش عجیبی می کنم. قبلا اگه کلاسی داشتم که 2 ساعت بود کلی حوصلم سر میرفت و فقط منتظر تعطیل شدن کلاس بودم اما این بار فرق میکنه. 4 ساعت کلاس رو با علاقه طی می کنم و موقع ترک کلاس اصلا احساس خستگی نمیکنم. باعث تاسفه که تازه بعد از 24، 25 سال تازه متوجه شدم که برای چی ساخته شدم.
تازه فهمیدم که اگه هزار ساعت کلاس فتوشاپ، حسابداری و ... برم برابر با یک ساعت کلاس هنری نیست. عجیب نیست که اجداد ما اینقدر توی زندگی شون آرامش داشتند. ناراحتی عصبی نداشتند. بی حوصله نبودند و همیشه شاد بودند. اونها بهتر از ما این چیزها رو درک کرده بودند.
راستی... درسته که امسال از اول سال خیلی بی حوصلم ، به توصیه ی دوستان هم عمل نکردم (منظورم واکسن هاریه) اما خب تا حالا که این بیماری به سراغم نیومده.
اما ... خدایا ممنون... امسال تا حالا که سال بدی نبوده. حتی بهتر از سال قبل هم بوده. خدا رو شکر رحمت هم که از دیروز تا حالا داره میباره. دیگه چی می خوام بیشتر از این؟؟؟؟؟؟؟؟
داره بارون میباره / دلم چه بیقراره / هوات می خواد دوباره / اشکامو در بیاره / صدای پای بارون / که می پیچه تو ناودون / منو رها میکنه / به اون گذشته هامون / بارون میباره امشب / بارون میباره امشب / یاد گذشته هامو / برام میاره امشب/
اینجا هم شده دفتر خاطرات من.
اینم تقدیم به همه..
اگه دلت گرفته ، قدر غصه هاتو بدان و بخاطراونا خداراشکر کن یادمون باشه درک عظمت
باشکوه خوشبختی فقط بالمس دقیق غصه ها امکان پذیره .