سلام. امروز دوشنبه است. طبق معمول هر هفته از حدود ساعت 13 جلسه ست تا حدود ساعت 5 بعد از ظهر. روزایی که جلسه ست از صبح همه بسیج شدند. هر کس برای یه کاری. کلا روز خسته کننده ایه. توی جلسه هم هر دقیقه یه نفر احضار میشه برای دادن گزارش. روزایی که جلسه ست به محض اینکه جناب سرهنگ دم در اتاقم سبز میشه اشهدم رو می خونم. البته الان خیلی بهتر شده. با رییس هیات مدیره جدید (مهندس قاضی عسگر) خیلی راحت تر از مهندس جمشیدی هستم. مهندس جمشیدی تقریبا خشک بود. البته نظر بقیه غیر از منه. میگن قاضی عسگر خیلی خشک برخورد می کنه. اما من باهاش راحتم. شاید چون مصاحبه برای کار رو اون ازم گرفت. چند بار هم رفتم کارخونه ش. یه روز هم تا یه قسمتی از مسیر رسوندم. در کل انسان شریفی تشریف دارند. برای جشن عقد دخترش گفته بود مراسم باید در نهایت سادگی برگزار بشه. نمی خوام 4 روز دیگه یه دختر یا پسر بخواد ازدواج کنه. آرزوی مراسم آنچنانی آذر رو داشته باشه و بعد یه آه بکشه. در بعضی موارد واقعا تحسینش می کنم.

*****

اهل تلوزیون دیدن نیستم. البته شبکه های داخلی. خداییش چیزی هم برای دیدن نداره. سریال خواهر دوست داشتنی من که از شبکه فارسی1 پخش میشه رو دنبال می کنم. قشنگه. ویکتوریا هم قشنگه اما با فرهنگ ما جور نیست. نمیشه خانوادگی دید. کلا سریالای شرقی بیشتر به فرهنگ ما نزدیکند. نکته جالب توی سریال خواهر دوست داشتنی من احترام فوق العاده ایه که افراد برای هم قائلند. از دوست ژاپنیم (البته ایرانیه برای تحصیل رفته اونجا) در مورد این موضوع و صحت و سقم قضیه ازش سوال کردم. گفت اینجا احترام بین انسانها کلا زیاده. برای کار احترام زیادی قائلند و اگه با لباس کار هم بری رستوران خیلی تحویلت می گیرن. براشون لباس کار مقدسه، حالا می خواد سیمانی کارگری باشه یا کت شلوار مهندسی. براشون فرقی نداره. به پدر و مادر هم احترام زیادی می گذارند.

*****

امروز دوست ژاپنیم گفت: اگه قلب پاکی داشته باشی مطمئن باش زیباترین عشق میاد سراغت. برای خودم متاسف شدم که قلبم اونقدر پاک نیست. یادم باشه امروز رفتم حمام حتما بشورمش البته اگه با آب و صابون تمیز بشه....

دهانت را می بویند

 مبادا گفته باشی دوستت دارم

احمد شاملو